تولد سه سالگیت مبارک آیدای من
شیرین ترین لحظه های زندگی یک زن ، اوج قدرتنمائی خداوندگار و آخر خط خوشبختی ، لحظه ی تولد فرزند..
و به یومن بی حسی نخاعی من دقیقا 3 سال پیش در چنین لحظاتی بود که شاهد تولد ایدای کوچکم بودم . یادش بخیر .چه لحظه های شیرین و نابی بود وقتی تورا دیدم ،آیدا ، موجود ناز و کوچک من .
امروز به شادی سومین سالروز تولدت تو را با خود به اداره آورده ام . خواستم همه چیز امروز به مراد دلت باشد .شاد باشی و خوشحال و این تولد را با شام مهمانی چند نفره برگزار خواهیم کرد و تو را خواهیم ستود و خدای تو را که ما را لایق داشتنت کرد . فرشته ی زیبای من ، آیدای مهربانم . برای همیشه ی مادر بمان و بگذار تا تولد 50 سالگیت را در کنارت باشم . به امید آن روز شمع های تولدت را فوت کن و رویاهای زیبا بساز از زندگیت رویای موفقیت و شادی و سلامت . و من به امید دیدن تام آنها زنده میمانم .